انگار تو ساخته شدی...که من شاعر شوم...
تو خلق شدی...که من فقط برای تو بنویسم...
خودت...نامت...نگاهت...چشمانت...موهایت...همه ساختگی بودند...
یا اینکه خالق تو را اینگونه نقاشی کرد...
که مرا عاشق تر کند...خودت...نامت همیشه گره خورده در وجودم...
میبینم تو را...میشنوم صدایت را...حس میکنم لبانت را...
هر وقت...آهنگی...نگاه عاشقی...صدای دلنشینی...بوی بهاری...حس کنم...
در من زنده میشوی تو...